هیچوقت، هیچوقت اجرای صحنهای نداشته باشی، هیچوقت روی خوش به تلویزیون و رادیو و رسانههای مکتوب نشان نداده باشی، حتی تازهترین مصاحبهات با تصویرسازی و عکسهای تزئینیِ هزاربار دیده شده منتشر شده باشد، بعد در این شهرآشوب موسیقی بشوی «محبوبترین»، «بیرقیبترین» و آهنگهایت برای سریال شهرزاد بشود «بهترین».
محسن چاوشی -بیشک و بدون ادا و اطوارهای طرفدارانش- خاصترین خواننده ایران است؛ کسی که بدون اولین پایههای کسب شهرت و محبوبیت (همان کنسرت و حضور رسانهای)، توانسته در این جایگاه قرار بگیرد. رازهای محبوبیت محسن چاوشی چیست؟
➊ محسن چاوشی مرموز است.
➋ محسن چاوشی انتخابهای درستی دارد.
➌ محسن چاوشی شعرشناس است.
➍ محسن چاوشی همراه موجهای عمومی است.
➎ محسن چاوشی دربند طرفدارانش نماند.
ادامه این مطلب از وبگاه #چی را در این لینک ببینید.
رودررو با ترس
«قلب کوچک متقلب» بیش از آنکه ماجرامحور باشد، شخصیتمحور است و شخصیتهایش هم عمیقاً آشنا هستند؛ خیلی شبیه خودمان، با بدبینی گاهگاه و مهربانیهای یک خط در میان. آدمهایی که در میان انبوهی از احساسات متناقض نسبت به جهانشان و به یکدیگر، همچون مورچهای در تار عنکبوت گرفتار اند. هر بار رهایی مییابند و باز گرفتارتر میشوند. درست شبیه همهی آدمهای واقعی دیگر. نه آنقدر خوب اند که خواننده خودش را در میان ردیفی از صفات مثبتشان گیج و منگ ببیند و نه آنقدر بد که از سیاهی دنیا به ستوه بیاید و کتاب را از نیمه رها کند.
الیزابت، ری، رزی، لنک، جیمز و حتا سیمون که با حماقتهای کودکانهاش تجربهی آگاهی را برای دیگران به ارمغان میآورد، مثل همهی ما افکاری در سر دارند که از بروز آن دلپیچه میگیرند و نگران میشوند که صداهای ناجوانمرد توی ذهنشان دست به کار شوند و جایی میان هیاهوی گفتگوهایشان، ذات نامهربانشان را لو بدهند.
این آدمها، جایی در گوشه و کنار کتاب، و در آرامش خلیج بی ویو (جایی که قصهی کتاب در آن اتفاق میافتد) فرو میپاشند، به دردهایشان خودآزارانه قدرت میبخشند و در عین حال به صورتهایشان سیلی میزنند تا سرخ بمانند، تا رازهایشان در چهرههای خندانشان پنهان بماند. این آدمهای تا حدودی دوستداشتنی با ترسهایشان، دلهرههایشان و دغدغههای گاه بیدلیل، از نگاه خواننده داستان میسازند و زندگی روزمرهی هر کدام، فصلی ست از کتاب که تنیده در داستان زندگی دیگری، در رابطهها و عشق و مکالماتشان روایت میشود.
ادامه این مطلب از وبگاه #خوابگرد را در این لینک ببینید.
کارگردان : وحید امیرخانی
نویسنده : مهدی علی میرزایی
بازیگران : جواد عزتی, ویشکا آسایش, هومن سیدی, اکبر عبدی
خلاصه داستان : آنچه از گفتنش شرم داریم بی شرمانه بر ما می تازد. میثم در به در گرفتن مجوز چاپ کتابش است؛ کتابی که می خواهد معضلات بلوغ جنسی دختر و پسر ها را حل کند اما...
منتقد: کمیل میرزایی
در مدت معلوم اولین کار وحید امیر خانی در مقام کارگردان و دومین فیلمنامه ی مهدی علی میرزایی پس از گشت ارشاد است.قلم تیز میرزایی به مانند کار گذشته اش با جوهر جسارت می نگارد ولی تنها جسارت در انتخاب موضوع برای فیلمنامه ی سینمایی شدن کافی نیست.در مدت معلوم همان طور که از اسمش پیداست باید به موضوع ازدواج موقت به عنوان راه حلی برای عطش جوانان به برخورد نزدیک-جوانان ناتوان از ازدواج دائم- بپردازد البته با لحن کمدی،اما نقص اصلی کار در همین نپرداختن است.
ادامه این مطلب از وبگاه #نقد_فارسی را در این لینک ببینید.