آرمین زارعی: آلبوم بیداد استاد شجریان را دوست دارم.

دو سالی می شود که از اولین گفتگویم با او می گذرد. از اولین روزی که رو به رویم نشسته بود و جواب های یک کلمه ای اش به سئوالاتم عاصی ام کرده بود. آنقدر آدم توداری است که حتی وقتی می خواهی بدانی دیشب چه شامی خورده هم باید  برای پرسیدنش کلی زمینه چینی کنی. بیشتر وقتش را با ورزش های مختلف پر می کند و غذا و لباس هایش برایش اهمیت ویژه ای دارد.

با تمام شهرت و محبوبیتش همیشه سعی می کند ادب و متانتش را حفظ کند و برای آدم هایی که در کوچه و خیابان برای عکس گرفتن با او سراغش می آیند وقت زیادی بگذارد. آمار دانلود موزیک هایش تقریبا در تمام سایت های دانلود و پخش میلیونی است . دو سال پیش از سوی دفتر موسیقی اعلام شد که می تواند آثارش را به ارشاد بفرستد تا بعد از بررسی های لازم و در صورت امکان برای کارهایش مجوز بگیرد. اما او تا امروز دست نگه داشته و به قول خودش سعی کرده خودش و کارهایش را زیر رادیکال ببرد تا بی گدار به آب نزند. مطالب پیش رو، حاصل گفتگو با آرمین زارعی در یک ظهر داغ تابستانی و در کافه رستورانی نزدیک به محل زندگی اش است.

ادامه این مطلب از وبگاه #موسیقی_ایرانیان را در این لینک ببینید.


فیلم مستقل «شبگرد» را تماشا کنید!

در اواخر دهه‌ی ۱۹۷۰ و اوایل ۱۹۸۰ گرایشی در فیلم‌سازی آمریکایی پدید آمد که در آن از سبک و فضای فیلم‌های نوآر تقلید می‌شد تا جنبه‌های نامطلوب و تلخ جامعه به نمایش در آورده شود. (اصطلاح «فیلم نوآر» هم به مجموعه‌ای فیلم‌های سیاه و سفید اختصاص دارد که فضاهایی تاریک و داستان‌هایی بدبینانه را به تصویر می‌کشیدند و بیشتر در دهه‌ی ۱۹۴۰ رواج داشتند.) فیلم‌های نوآر و دسته‌ای از فیلم‌های نئونوآر (از قبیل «هفت» و «باشگاه مشت‌زنی» به کارگردانی فینچر) داستانی پر پیچ و خم داشتند و گاه پر از نقاط عطف شگفت‌انگیز بودند. اما در سال‌های اخیر از آن داستان‌های پر پیچ و خم خبری نیست و فیلم‌های نئونوآر گرایش به سادگی پیدا کرده‌اند. هرچند جهان‌بینی سیاه این فیلم‌ها همچنان حفظ شده است.

فیلم «شبگرد» یکی از فیلم‌های دسته‌ی اخیر است. داستانی ساده و سرراست دارد و حرفش را مستقیم می‌زند. البته نه به شکلی زننده که نشود قبولش کرد، بلکه چنان صریح و بی‌پرده که راه فراری باقی نمی‌گذارد.

ادامه این مطلب از وبگاه #چی را در این لینک ببینید.


پیشنهاد کتاب رنگی - باغ وحش شیشه ای

کتابی که امروز میخوایم براتون معرفی کنیم، نمایشنامه‌ای هست که تنسی ویلیامز اون رو نوشته و داستان یک خانواده سه نفره رو روایت میکنه. بیشتر داستان در مورد لورا، دختر خانواده و مسائلی که در زندگیش داره هست. این نمایشنامه از آثار مشهور ادبی جهانه و “اینجا بدون من” ، فیلمی که بهرام توکلی در سال ۱۳۸۹ اون رو ساخت، هم اقتباسی از این نمایشنامه‌ی بی نظیره.

ادامه این مطلب از وبگاه #رنگی_رنگی را در این لینک ببینید.


پیشنهاد مجموعه شعر ایرانی: عاشقانه ها

شاید فکر کنید کتاب اشعار عاشقانه چیزی نیست که آدم همیشه حوصله خواندشن را داشته باشد، اما کتابی که می خواهیم امروز معرفی کنیم، یک کتاب عاشقانه معمولی نیست. کتاب “عاشقانه ها” مجموعه ای از اشعار عاشقانه ایرانی از قرن های خیلی گذشته تا شاعران معاصر ۱۰۰ سال اخیر است. یک مجموعه جذاب و گلچین شده که حتی می توان به عنوان یک هدیه جذاب و دوست داشتنی به کسی داد.
اشعار داخل کتاب “عاشقانه ها” طولانی نیست و تنها چند بیت از هر کدام انتخاب شده است. در عوض ترجمه انگلیسی این اشعار در کنا تصاویری که از گنجینه موزه ی بریتانیا انتخاب شده اند، مجموعه بسیار جذابی را تشکیل داده است. جنس کاغذها گلاسه است، تصاویر تمام رنگی هستند و جلد زرکوب شده آن بسیار وسوسه انگیز است.
ادامه این مطلب از وبگاه #گردالی را در این لینک ببینید.

نگاه سینما به مقوله اسیدپاشی

در "لانتوری" هم این بازیگران اصلی "عصبانی نیستم" یعنی باران کوثری و نوید محمدزاده هستند که حضور دارند.

داستان "لانتوری" درباره پسر جوانی است از طبقه پایین اجتماع که عاشق دختری روزنامه‌نگار می‌شود و البته که این عشق سرنوشتی تراژیک را برای دختر رقم می‌زند چراکه پسر جوان و خودخواه که نمی‌تواند به وصال محبوب برسد بر صورت وی اسید می‌پاشد و البته همین اسیدپاشی است که ادامه ماجرا را شکل می‌دهد…

درمیشیان اینجا سبکی مستند-ژورنالیستی را برای روایت برگزیده و با تقطیعی متکی بر سه عنصر عکس، صدا و موسیقی کوشیده کاری کند که مخاطب با تمام وجودش شومی ‌اسیدپاشی را درک کند.

اسیدپاشی هرچند گره اصلی "لانتوری" را می‌افکند و زیربنای درام است اما این گره مجالی است برای بررسی یک دوقطبی میان اسیدپاش و او که به صورتش اسید پاشیده شده!

سبک مستندوار فیلم کمک می‌کند که کارگردان ایده‌ها و نظراتی که درباره هر دو پرسوناژ اصلی وجود دارد را از زبان کاراکترهایی بیان کند که از دور یا نزدیک با یکی از طرفین حشرونشر داشته‌اند؛ کاراکترهایی که از مردی ظاهرالصلاح گرفته تا بانوی انتلکتوئل مآبی که سیمایش یادآور یکی از فیلمسازان زن مشهور وطنی است را دربرمی‌گیرد.

ادامه این مطلب از وبگاه #زندگی_آنلاین را در این لینک ببینید.